جدول جو
جدول جو

معنی پره نیر - جستجوی لغت در جدول جو

پره نیر
پریروزها، روزهای پیشین، چند روز پیش، پریروزها، چند روز پیش، پریروزها
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا)
مجعد. پیچیده. در صفات زلف و ابرو مستعمل است. (آنندراج) :
در دلم غصۀ گره گیر است
چرخ تسکین آن دهد ندهد.
خاقانی.
کمند رومیان بر شکل زنجیر
چو موی زنگیان گشته گره گیر.
نظامی.
سر زلف گره گیردلارام
به دست آورد و رست از دست ایام.
نظامی.
زلفین مسلسلش گره گیر
پیچیده چوحلقه های زنجیر.
نظامی.
خندۀ جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست.
حافظ.
، گره دار. با گره:
کمان ابرویش گر شد گره گیر
کرشمه برهدف میراند چون تیر.
نظامی.
چین ز ابروی گره گیر تو خط هم نگشود
تا قیامت نشود نرم کمانی که تراست.
صائب (از آنندراج).
رجوع به گره بر ابرو افکندن شود
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد. واقع در 19هزارگزی خاور تفت و 4 هزارگزی باختر جادۀ یزد، با 696تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. دبستان و معدن سرب دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع در5هزارگزی جنوب لاهیجان. آب آن از استخر محلی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دَ رِ)
ده کوچکی است از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 38هزارگزی شمال باختری لک لک مرکز دهستان و 48 هزارگزی خاور راه شوسۀ سلطان آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ / رِ یِ)
تره ای است که بغایت تلخ بود. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). تره ای باشد شبیه تبرخون (ترخون) لیکن به غایت تلخ است. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(پْری / پِ)
پرنده ای از تیره گنجشکان دانتی رستر از خانوادۀ لوسی نیده که در آسیای شرقی و گنگبار (بحرالجزائرهای) این حدود منتشرند
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ)
دارندۀ پره و دندانه، جنسی از قفل که صاحب انواعی است، مقابل پیچ
لغت نامه دهخدا
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
جنسی از قفل که صاحب انواعی است مقابل پیچ دار
فرهنگ لغت هوشیار
گره دار باگره، چین دار پر چین: کمان ابرویش گر شد گره گیر کرشمه بر بدن میراند چون تیر. (نظامی)، مجعد پیچیده (زلف و مانند آن) : خنده جام می و زلف گره گیر نگار ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست. (حافظ)، گلو گیر: در دلم غصه ای گره گیر است چرخ تسکین آن دهد ک ندهد. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گره گیر
تصویر گره گیر
مجعد، پرپیچ و تاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
الرّيش
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
Feathered
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
plumeux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
حاشیه نشین، مهاجران فقیر که با انجام کارهای سخت و سنگین
فرهنگ گویش مازندرانی
پرخور
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
bersayap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
emplumado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
пернатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
gefiedert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
пір'яний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
pierzasty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
有羽毛的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
emplumado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
piumato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
gevederd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
ที่มีขน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
پرندے والے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
পালকযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
mwenye manyoya
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
깃털이 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
羽毛のある
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
מכוסה נוצות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پره دار
تصویر پره دار
पंखदार
دیکشنری فارسی به هندی